http://ul.to/h8devp یک داستان (قسمت اول) - صالح
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک داستان (قسمت اول) (پنج شنبه 89/6/25 ساعت 4:13 عصر)

 

ساعت 5:31 دقیقه بامداد روز سه شنبه 17 تیر ماه سال 1395
است ظاهرا همه چیز آرام است و مردم شهر تهران در خواب عمیقی به سر میبرند.امّا
ناگهان....

ساعت 5:41 بامداد روز سه شنبه 17 تیر ماه:

همین ده دقیقه پیش زلزله ای 8.3 ریشتری تهران را لرزاند.
کانون این زلزله گسل نیاوران بوده است این گسل از شمال شهر به سمت شهر ری
حرکت کرد.همچنین گسل سعادت آباد تا میدان
پونک پیشروی کرده است . با توجه به این که تهران شهری است بی مهندسی تمامی لوله
های گاز آن ترکیده و جهنمی را در تهران به وجود آورده اند مشکل بزرگتر این است که
حتی مراکز درمانی هم در خاک مدفون شده اند .

ساعت 5:57 بامداد روز سه شنبه 17 تیر ماه:

سنگ های شمال شمیرانات در پی پس لرزه 6.2 ریشتری به حرکت در
آمده و سد کرج و لتیان و لار را شکسته و
مقدار زیادی آب وارد جریان شده اند . سیم های برق هم اتصالی کرده و با هم کاری با
لوله های گاز ترکیده آتش سوزی مهیبی را در سطح شهر به وجود آورده اند

ساعت 6:12 بامداد روز سه شنبه 17 تیر ماه:

در پی پس لرزه ای با 6.5 ریشتر در گسل شمال ری بار دیگر تهران و ری را ویران کرد
تنها مکانی که در تهران امن است خیابان نواب است که به دلیل مهندسی فوق العاده آن
تنها کمی تخریب شده است.




 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 6 بازدید
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدیدها: 81104 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •